راه كارهاي تقويت حافظه

تقویت حافظه 2 قاعده اصلی دارد؛ گوناگونی و کنجکاوی. وقتی انجام دادن بعضی از کارها برای شما عادی می‌شود، یعنی آنقدر آنها را انجام می‌دهید که آنها جزو طبیعت شما می‌شوند، باید آنها را عوض کنید...


باتری حافظه‌ات را پُر کن
 به عنوان نمونه، اگر آنقدر جدول حل کرده‌اید که حتی توی خواب هم می‌توانید این کار را انجام دهید، موقع آن است که خود را به چالشی جدید بکشانید تا بتوانید توانایی مغزتان را به بهترین نحو پرورش دهید. کنجکاوی در محیط اطراف و جهان اطرافتان، اینکه آنچه در اطرافتان می‌گذرد، چگونه اتفاق می‌افتد و چگونه شما می‌توانید آن را بفهمید باعث می‌شود مغزتان با سرعت بالاتر و موثرتری فعالیت کند. به کار بستن مواردی که در این مطلب آمده است، به شما کمک می‌کند به خواسته‌ای که درباره پرورش هوش و حافظه‌تان دارید، برسید.

1 بازی کنید
برنامه‌های پرورش ذهن و بازی‌ها راه‌های خارق‌العاده‌ای هستند برای اینکه مغزتان را به چالش بکشید. سودوکو، جدول و بازی‌های الکتریکی. همه آنها می‌توانند سرعت فعالیت مغز و حافظه‌تان را افزایش دهند. این بازی‌ها بر منطق دایره لغات و ریاضی و... تکیه دارند. آنها جنبه تفریحی هم دارند و شما می‌توانید روزانه اندکی از وقت خود را صرف آنها کنید و از آنها سود ببرید. البته روزانه فقط 15 دقیقه از وقتتان را به بازی اختصاص دهید نه بیشتر.

2 مدیتیشن یادتان نرود
مدیتیشن روزانه احتمالا بهترین کاری است که شما می‌توانید برای سلامت جسم و مغز و روانتان انجام دهید. مدیتیشن نه تنها باعث آرامش شما می‌شود بلکه باعث پرورش مغز هم خواهد شد. شما با به وجود آوردن حالت متفاوت روانی، مغزتان را به صورتی جدید و جذاب به کار می‌گیرید و این باعث بالا بردن فعالیت مغزی‌تان می‌شود.

3 مغزتان را تغذیه کنید
مغزتان به چربی‌های مفید و سالم احتیاج دارد پس روی روغن ماهی سالمون، آجیل‌‌ها مانند گردو، روغن تخم کتان و روغن زیتون تمرکز و چربی‌های اشباع شده را از رژیم غذایی‌تان حذف کنید.

4 داستان‌های خوبتان را بازگو کنید
خاطره‌ها و اتفاق‌هایی که برایتان افتاده‌اند را تفسیر کرده و آنها را بازگو کنید و لحظه‌هایتان را با دیگران سهیم شوید. تمرین کنید که داستان‌های جدید و قدیمی‌تان را به طوری دلچسب، تاثیرگذار و مفرح تعریف کنید.

5 تلویزیون‌ را خاموش کنید
افراد بالغ روزانه بیش از 4 ساعت را به تماشای تلویزیون اختصاص می‌دهند. تلویزیون می‌تواند جانشین روابط شود و روی سبک زندگی تاثیر بگذارد. تلویزیون را خاموش کنید و وقتتان را صرف تمرین‌های ورزشی برای بدن و مغزتان کنید و به ابعاد دیگر زندگی‌تان بپردازید.

6 مغز سالم در بدن سالم است
تمرین‌های ورزشی، تمرین‌های فوق‌العاده‌ای برای مغز نیز هستند. وقتی بدنتان را حرکت می‌دهید مغزتان باید یاد بگیرد که چگونه ماهیچه‌ها را هماهنگ کند، فاصله‌ها را تخمین بزند و تعادل را برقرار کند. تمرین‌های متفاوت و گوناگون انجام دهید تا مغزتان را به چالش بکشید.

7 چیزهای متفاوت بخوانید
کتاب‌ها، قابل حمل و پر از شخصیت‌های جالب و اطلاعات و واقعیت‌های جذاب و نامتناهی هستند. در زمینه‌های متفاوت و گسترده مطالعه کنید. 

اگر عادت دارید کتاب‌های تاریخی بخوانید، سعی کنید رمان‌های معاصر، کتاب‌های نویسنده‌های خارجی و کلاسیک را بخوانید. با این کار مغزتان را به کار می‌گیرید تا تصورات جدید و متفاوتی داشته باشد. همچنین با آشنایی با فرهنگ‌ها و مردمان جدید می‌توانید داستان‌های جالبی برای تعریف کردن داشته باشید.

8 مهارت جدیدی یاد بگیرید
یادگیری مهارت‌های جدید باعث می‌شود ناحیه‌های مختلفی از مغزتان به کار بیفتد. حافظه‌تان به کار می‌افتد شما حرکت‌های جدید یاد می‌گیرید و می‌توانید بین چیزهای مختلف رابطه برقرار کنید. 

خواندن آثار ادبی، درست کردن غذا و ساختن هواپیما با خلال دندان همه این کارها مغز شما را به چالش می‌کشد و چیزی جدید برای فکر کردن به شما می‌دهد.

9 تغییرات به وجود آورید
همه ما برنامه‌های روتین و کارهای روزمره‌مان را دوست داریم. ما عادات‌ و دل‌مشغولی‌هایی داریم که می‌توانیم ساعت‌ها آنها را انجام دهیم ولی هرچه که انجام آن برای ما عادت شده است کمتر مغزمان را به فعالیت وامی‌دارد. برای اینکه واقعا مغزتان را جوان و پویا نگه دارید، آن را به چالش بکشید. 

راهی را که هر روز به سوپرمارکت می‌روید عوض کنید. برای باز کردن در اتاقتان از دست دیگرتان استفاده کنید. دسرتان را قبل از غذا بخورید. همه اینها مغزتان را مجبور می‌کند تا بیدار شود و توجهی دوباره به مسایل داشته باشد.

10 مغزتان را پرورش دهید
برنامه‌ها و کتاب‌ها و وب‌سایت‌ها و در کل تحقیقات زیادی برای پرورش مغز وجود دارند که همه آنها بر 3 پایه اصلی: به یادآوری، تجسم کردن و تحلیل کردن بنا شده‌اند. هر روز مغزتان را روی این 3 اصل به کار گیرید تا در هر زمینه‌ای و هرچه بیشتر آماده شود.

درخواست کودکانه

بابا میای بریم کوه؟
چرا بریم کوه بابایی؟
میخوام ازون جا بلند به خدا بگم
من پا نمی خوام
پاهامو بده به بابام
تا منو راحت بغل کنه…..!
عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

ورزشکار شدن بدون ورزش

ورزشکار شدن بدون ورزش

  وقتی برای ورزش کردن پیدا نمی‌کنید؟ پول ثبت‌نام در باشگاه و استخر ندارید؟ فکر می‌کنید ورزش کردن خیلی حوصله می‌خواهد؟ به گمانتان ورزش کردن یک جور مهارت و استعداد و مایکل جکسونیّت(!) خاصی لازم دارد که شما از آن بی‌بهره‌اید؟ ما در این پيام خیلی وقت نداریم که به شما ثابت کنیم در هر 4 مورد اشتباه می‌کنید؛ فقط 17 توصیه ساده برایتان داریم که البته جای 3 روز در هفته هر بار نیم ساعت ورزش درست و حسابی را نمی‌گیرد، اما با عمل به آن‌ها می‌توانید روحیه ورزش کردن را زیر پوست و توی خونتان جا بدهید و یک سبک زندگی سالم و ورزشکاری داشته باشید. به علاوه تقریباً تمامی ‌این توصیه‌ها یک تیر و دو نشان هستند و علاوه بر ورزش یک رفتار یا اخلاق خوب دیگر را هم تقویت می‌کنند تا علاوه بر ورزشکار شدن، اخلاق ورزشکاری هم پیدا کنید.

1– فقط از روی خط‌کشی‌های عابر پیاده رد شوید! این یک بازی ورزشی است. فرض کنید می‌خواهید روزنامه صبحتان را بخرید و کیوسک مطبوعاتی درست آن طرف خیابان است؛ اما شما برای رعایت مقررات به عنوان یک شهروند نمونه تا سر چهارراه بعدی پیاده می‌روید، از روی خط‌کشی‌های عابر پیاده رد می‌شوید و از آن سمت خیابان تا کیوسک دوباره پیاده‌روی می‌کنید. اگر خیابان شما خط‌کشی عابر پیاده ندارد، غصه نخورید. می‌توانید بهانه‌های بهتری برای پیاده‌روی بتراشید.

2- مجبورید در خانه از فرزند یا نوه‌تان نگهداری کنید؟ وقت‌هایی که می‌خواهید برایش لالایی بخوانید یا قصه تعریف کنید یا به هر دلیل دیگری باید پیش عزیزتان باشید، این کارها را از روی دستگاه تردمیل یا دوچرخه ساکن ورزشی هم می‌توانید انجام دهید.

3- خسته شده‌اید و تمرکزتان را از دست داده‌اید؟ به جای ولو شدن روی مبل یا تختخواب، مفرح‌ترین راه موجود را انتخاب کنید: 10 دقیقه بالا و پایین بپرید و ورجه‌وورجه کنید. این جوری به ازای هر کیلوگرم وزنتان تقریباً 3/1 کیلوکالری انرژی صرف می‌کنید و با انرژی مضاعف سر کار برمی‌گردید. به‌علاوه با این کارتان به تمام کسانی که شما را می‌بینند هم انرژی می‌دهید. قبول ندارید، امتحان کنید.

4- کار خانه اگرچه خیلی آدم را خسته می‌کند، اما چون حرکاتش بدون برنامة از پیش تعیین‌شده است، ارزش ورزشی ندارد. شما می‌توانید این وضعیت را تغییر بدهید. منتظرید آب کتری جوش بیاید یا نیمرویتان سرخ شود؟ در این حین می‌توانید در همان حالت ایستاده شنا بروید. به فاصله یک دست از اُپِن یا میز قرار بگیرید، دست‌هایتان را روی آن بگذارید و بدنتان را جلو و عقب ببرید. اگر حدود 70 کیلوگرم وزن داشته باشید، با 50 حرکت حدود 15 کیلوکالری انرژی اضافه را می‌توانید مصرف کنید.

5- شب‌ها قبل از خواب وقتی که دارید با یک دستتان مسواک می‌زنید یا به صورتتان کرم می‌مالید (مطمئن باشید برای این کارها یک دست کافی است)، با دست دیگرتان دمبل بزنید یا به جایش یک شیء نسبتاً سنگین را مکرراً بالا و پایین ببرید.

6- وقتی قرار است چند دقیقه منتظر دوستتان بمانید تا حاضر شود یا سر خيابون 20 دقیقه معطل بمانید تا سرويس بيايد، آن دور و بر قدم بزنید تا گذر زمان را هم حس نکنید.

7- مطب دکتر شلوغ است؟ با منشی هماهنگ کنید و حتی اگر 20 دقیقه هم فرصت دارید بروید و در خیابان‌های اطراف قدم بزنید. در این صورت درمان خودتان را پیش از ملاقات با پزشک شروع کرده‌اید.

8- به تماشای مسابقه فوتبال مدرسه رفته‌اید تا فرزندتان را تشویق کنید؟ سعی کنید حین بازی دور زمین بچرخید تا بتوانید از زوایای مختلف فرزندتان را تشویق کنید و قربانش بروید و احیاناً از او عکس‌های متنوع‌تری هم بگیرید.

9- به جای این‌که مدام سر بچه را با سی‌دی و تلویزیون و گِیم گرم کنید، توپش را بردارید و او را به پارک ببرید. توی پارک هم عین مجسمه ننشینید روی نیمکت و منتظر شوید تا بچه‌ خسته شود و هوای خانه کند. اگر هوس کردید بچه زودتر خسته شود، به یاد دوران جوانی‌تان پا به توپ شوید و یک‌دست فوتبالِ مَشتی با بچه بزنید.

10- اگر تا سر کار پیاده بروید، نمی‌میرید! حتی احتمالاً عمرتان از بقیه همکارانی که با اتومبیل سر کار می‌روند، طولانی‌تر هم خواهد بود. اگر فقط 30 دقیقه تند پیاده‌روی کنید (طوری که عرقتان دربیاید) و این کار را مثلاً فقط روزهای زوج که نمی‌توانید ماشینتان را بیاورید، انجام دهید، نه تنها به‌سوی سبک زندگی ورزشکارانه راه افتاده‌اید، بلکه یک ایستگاه هم رد شده‌اید.

11- همیشه سفارش می‌دهید ساندویچ برایتان بیاورند؟ غلط اندر غلط. اولاً خودتان تا ساندویچی را گز کنید تا هوایی هم خورده باشید. ثانیاً هیچ‌وقت دم دست‌ترین گزینه، بهترین گزینه نیست. تنوعی به برنامه بدهید و تا یک اغذیه‌فروشی دورتر پیاده‌روی کنید.

12- همیشه وقتی جلسه یا قراری دارید، برنامه‌تان را طوری تنظیم کنید که 5 یا 10 دقیقه زودتر سر قرار حاضر باشید. می‌پرسید چه ربطی به ورزش دارد؟ این طوری اگر قدری دیر شد، خلف وعده نکرده‌اید و اگر هم واقعاً‌ زود رسیدید می‌توانید با خیال راحت چند دقیقه‌ اضافی قدم بزنید که کلی منافع روانی دارد: این طوری می‌توانید به افکارتان سر و سامان بدهید و در جلسه یا قرار‌تان مسلط‌تر رفتار و صحبت کنید.

13- در وقت‌های استراحت سعی کنید مهربانی‌تان گل کند و به رفقایتان در طبقه‌های دیگر، که ترجیحاً خیلی هم پله داشته باشد، سری بزنید.

14- قول بدهید اگر مثلاً به خاطر عجله می‌خواهید از آسانسور استفاده کنید، به ازای هر طبقه‌ای که آسانسور بالا یا پایین می‌رود، دو بار عضله ساق پایتان را منقبض کنید. این طوری خون در پاهایتان به جریان می‌افتد و جلوی واریس و بیماری کشندة ایجاد لخته در سیاهرگ‌های پا هم گرفته می‌شود.

15- کنترل از راه دور را ببوسید و بگذارید توی میز تلویزیون تا کانال‌ها را با دست عوض کنید. کاناپه تماشای تلویزیون را هر چه می‌توانید دورتر بگذارید تا هم چشمتان ضعیف نشود و هم برای کانال عوض کردن مجبور شوید کلی کالری بسوزانید.

16- موقع تماشای تلویزیون سعی کنید همین طور که روی کاناپه نشسته‌اید با پاهایتان وزنه بزنید یا مثلاً اگر بچه کوچکی دارید او را روی پایتان بگذارید و در حین تماشای برنامه بالا و پایین ببرید تا هم او ساکت شود و بگذارد برنامه مورد علاقه‌تان را ببینید، و هم با تقویت عضلات چهارسر ران و سایر عضلات پایتان جلوی آرتروز زانو و هزار و یک بلای دیگر را گرفته باشید.

17- با خودتان قرار بگذارید که هر وقت آگهی‌های بازرگانی پخش می‌شود از جا بلند شوید و تا پایان آگهی‌ها در جا بدوید. این‌طوری (هنوز همان 70 کیلو هستید؟ بجنبید دیگر) با سوزاندن 9 کیلوکالری طی پخش هر یک دقیقه آگهی، در مسیر لاغری بار خودتان را حسابی بسته‌اید.

 

سلطه بر همسران

چگونه همسرتان را مثل موم نرم کنید؟

شاید این كار، مثل موم‌ نرم كردن شوهران ، آرزوی خیلی از خانم‌ها باشد، اما آرزوی محالی نیست و رموز ساده‌ای دارد. برای این كار به چند توصیه‌ عمل كنید:

شاید این كار، مثل موم‌ نرم كردن شوهران ، آرزوی خیلی از خانم‌ها باشد، اما آرزوی محالی نیست و رموز ساده‌ای دارد. برای این كار به چند توصیه‌ عمل كنید:

ـ شنونده خوبی باشید.

ـ او را نصیحت نكنید، بویژه در حضور دیگران.

ـ شوهر خود را با دیگری مقایسه نكنید، از او ایراد نگیرید و تحقیرش نكنید.

ـ چارچوب فكری و ذهنی شوهر خود را بشناسید و او را آنچنان كه هست درك كنید.

ـ نسبت به وضعیت روحی شوهرتان دقیق و حساس باشید.

ـ در مورد مسائل مورد علاقه همسرتان اطلاعات كسب كنید و به آن احترام بگذارید.

ـ زمینه‌های حركت او را فراهم كرده و مانع رشد او نشوید.

ـ زبان نگاه را بیاموزید و ارتباط‌های غیركلامی با همسر خویش را بیشتر كنید.

ـ توقعات و انتظاراتی كه از او دارید را محترمانه برایش بیان كنید و از او نیز چنین بخواهید.

ـ هر روز بهانه‌ای برای ایجاد نشاط و شادابی در خانه پیدا كنید.

ـ انصاف داشته باشید و صادقانه همه‌چیز را از نگاه طرف مقابل ببینید.

ـ بهترین راه موفقیت در بحث، اجتناب از آن است.

ـ هنگام ناراحتی او از وی انتقاد، گله و شكایت نكرده و او را محكوم نكنید.

ـ در جهت تامین نظر وی طوری دوستانه صحبت كنید تا احساس امنیت درونی كند.

ـ به جای احساساتی شدن آرام باشید و از تندی و اشك ریختن بپرهیزید.

ـ موقعیت خود را تغییر داده و مشكلات را در زمان و مكان بهتری مطرح كنید.

ـ عقاید خویش را تحمیل نكرده و با آرامش و صداقت بگویید، در قلب شما چه می‌گذرد.

ـ همچنان كه دوست دارید از شما گذشت كنند، خود نیز بخشش داشته باشید.

ـ در مقابل رفتار تند شوهرتان، شكیبا و بردبار باشید. (این یكی از توانایی‌های خاص زنان است)
ـ بر وی منت نگذارید و زحمات و ایثارهای خود را در زندگی به رخ او نكشید.

با مشکلات مقابله کن


همین “الان” زندگی کن



با شکست رو به رو شو

آیا سخت در حال تلاش هستی؟

 

بپرس ” آیا این درست است؟ “

سرگذشت خودت یا تفکراتت

” آیا این کاملا درست است؟ ”


به بیرون از “نقشهایت” گام بردار

در تسخیر آنها نباش


پایان دنباله رو بودن

پایان رنج

” قبول کن ” یا ” تغییر بده



” زندگی ” در این لحظه است

وگرنه بغیر از آن تقلا به جنگ است

میان گذشته و آینده
 

از ” حال ” بیشتر لذت ببر

از زندگی بیشتر لذت ببر

 

با مشکلاتت زندگی کن

ببار تا سرانجام متوقف شوی

رودخانه ها عجله ای ندارند

” بهار می آید – و گیاهان خود به خود رشد می کنند “

نظر جالب یک ریاضیدان درباره زن و مرد

روزی از دانشمندی ریاضیدان  نظرش را درباره زن و مرد  پرسیدند.

جواب داد:

اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =۱

اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰

اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰۰

اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر  جلوی عدد یک میگذاریم =۱۰۰۰

ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر

هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت !

تمركز در ديدن

در این تصویر به جز خط‌های عمودی سفید و مشكی، چه تصویری را مشاهده می‌كنید؟

در این تصویر عجیب چه می‌بینید

خنده دار بودن كارما وكرامت خدا

چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!
چقدر خنده داره که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره!
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکرمیکنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!
چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی میکشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!
چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه !
چقدر خنده داره که سعی می کنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!
چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان قران رو به سختی باور می کنیم!
چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!
چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می گیره اما وقتی سخن و پیام الهی رو می شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می کنیم!
خنده داره اینطور نیست؟
دارید می خندید ؟
دارید فکر می کنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید
که او خدای دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی می خواهید این حرفا را به بقیه بزنید
خیلی ها را از لیست خود پاک می کنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف

ازكودكي مواظب فرزندانمان باشيم

قوانين خوشبختي از نظر تريسي

«برایان تریسی» مشاور و روان‌شناس بزرگ و یکی از معتبرترین مراجع صاحبنظر جهان در زمینه‌ی موفقیت و پیشرفت و همچنین نویسنده‌ی کتاب معروف«قورباغه را بخور»می‌باشد.

«تریسی» در طی ۳۰سال، به ۸۰کشور دنیا سفر کرده است تا دلایل حقیقی این پرسش را بیابد که «چرا وقایع به‌صورتی که هستند، اتفاق می‌افتند؟» او پاسخ‌ها را به‌صورت قوانینی خلاصه کرد که سال‌های زیادی است در دنیا، افراد مختلف با به‌کار گرفتن این اصول و قوانین، به موفقیت و خوشبختی در زندگی خود رسیده‌اند.

آن‌چه در زیر می‌خوانید، خلاصه‌ای از این قانون‌ها می‌باشد.

ادامه نوشته

علم و ثروت از ديدگاه امير مومنان

سلمان فارسی که رحمت خدا بر او باد، می‌گوید: وقتی که پیامبر (ص) در شان علی (ع) فرمود: من شهر علم هستم و علی، دروازه آن شهر است،منافقان در مورد علی (ع) حسادت شدید ورزیدند و بین خود توطئه کردند تا علی (ع) را در همین مورد (علم) به نظر واهی خودشان، درمانده کنند. توطئه آنها این بود که چند نفر هرکدام جداگانه نزد علی (ع(بروند و سوال کنند: علم بهتر است با ثروت؟ گفتند: اگر وی در پاسخ هر کدام یکسان پاسخ گفت، می‌فهمیم که علم او اندک استو اگر پاسخ هرکدام را به‌گونه‌ای داد که با پاسخ‌های دیگر تفاوت داشت، دیگر در این راستا راهی برای عیب‌تراشی و انتقاد از او نداریم.این توطئه به این ترتیب اجرا شد که یکی‌یکی آمدند و هرکدام جداگانه از آن حضرت سوال کردند.
-
اولی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی (ع) فرمودند: علم بهتر است. گفت:چرا؟ فرمودند: برای این‌که علم، میراث پیامبران است. ولی مال میراث قارون و هامان وفرعون است.
- دومی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی (ع) فرمودند: علم بهتر است. گفت:چرا؟ فرمودند: برای این که مال را تو باید حفظ‌کنی. ولی علم تورا حفظ می کند.

سومی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی علیه السلام فرمودند: علم بهتر است.
پرسید: چرا؟ فرمودند: برای‌اینکه صاحب ثروت، دشمنان بسیار دارد، ولی صاحب علم
دوستان بسیار دارد.
چهارمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ امیرالمومنین (ع) فرمودند: "علم بهتراست". پرسید: چرا؟ علی (ع) فرمودند: "برای‌اینکه هرگاه از مال استفاده‌کنی، از آنکاسته می‌شود، ولی اگر از علم استفاده‌کنی، برآن افزوده‌می‌شود"
پنجمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی (ع) فرمودند: علم بهتر است. پرسید:چرا؟ فرمودند: "برای‌اینکه صاحب‌مال با صفاتی مانند بخیل و لئیم، خوانده می‌شود،ولی از صاحب‌علم با احترام و تجلیل، نام برده‌می‌شود"
- 
ششمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ امیرالمومنین (ع) فرمودند: علم بهتراست. پرسید: چرا؟ فرمودند: "برای‌اینکه در مورد مال، از دزد ترسیده می‌شود که مبادابه آن دستبرد بزندوببرد، ولی در مورد علم چنین ترسی نیست"
-
هفتمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی (ع) فرمودند: علم بهتر است. پرسید:چرا؟ علی (ع) فرمودند: "برای‌اینکه مال با گذشت زمان، کهنه‌می‌شود. ولی علم با مرورزمان، کهنه نمی‌شود و همیشه تازه است"
-
هشتمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی (ع) فرمودند: علم بهتر است. پرسید:چرا؟ علی (ع) فرمودند: "برای‌اینکه مال، قلب صاحبش را سخت می‌کند، ولی علم قلب صاحبش را نورانی می‌نماید"
-
نهمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ امیرالمومنین (ع) فرمودند: علم بهتراست. پرسید: چرا؟ علی (ع) فرمودند: "برای‌اینکه صاحب مال، تکبر می‌ورزد و خودبینیمی‌کند، ولی صاحب علم، خاشع و متواضع است"
در این‌هنگام همه آنها گفتند: خدا و رسولش راست گفتند و بدون تردید، علی، باب همهعلوم است. علی (ع) فرمودند: به خدا سوگند، تا زنده هستم، اگر همه خلایق تا پایانروزگار از من سوال کنند، در پاسخ آنها درمانده نمی‌شوم و به هرکدام، پاسخی جداگانه،غیر از پاسخی که به‌دیگری داده‌ام، خواهم داد.

سه اصل مهم در زندگي از ديدگاه دكتر علي شريعتي


Three things in life that are never certain

سه چیز در زندگی پایدار نیستند

Dreams
رویاها

Success
موفقیت ها

Fortune
شانس

Three things in life that, one gone never come back
سه چیز در زندگی قابل برگشت نیستند

Time
زمان

Words
گفتار

Opportunity
موقعیت

Three things in human life are destroyed
سه چیز در زندگی انسان را خراب می کنند

Alcohl
الکل

Pride
غرور

Anger
عصبانیت

Three things that humans make
سه چیز انسانها را می سازند

Hard Work
کار سخت

Sincerity
صمیمیت

Commitment
تعهد
Three things in life that are most valuable
سه چیز در زندگی بسیار ارزشمند هستند

Love
عشق

Self-Confidence
اعتماد به نفس

Friends
دوستان

Three things in life that may never be lost
سه چیز در زندگی که هرگز نباید از بین بروند

Peace
آرامش

Hope
امید

Honesty
صداقت

And how beautiful these three important things
in life perspective Dr.Ali Shariati stated
و چه زیبا این سه چیز مهم در زندگی از دیدگاه دکتر علی شریعتی بیان شده

Do not rely on three things never
به سه چیز هرگز تکیه نکن

Pride
غرور

Lie
دروغ

Love
عشق

Gallop is human with pride
انسان با غرور می تازد

Be lost with telling lies
با دروغ می بازد

And dies with love
و با عشق می میرد

Happiness in our lives has three primary
خوشبختی زندگی ما بر سه اصل است

Experience Yesterday
تجربه از دیروز

Use Today
استفاده از امروز

Hope Tomorrow
امید به فردا 

 

Ruin our lives is the three principle
تباهی زندگی ما نیز بر سه اصل است

Regret Yesterday
حسرت دیروز

Waste Today
اتلاف امروز
Fear of Tomorrow
ترس از فردا

 

چند راه كار جهت مبارزه با نگراني

1.همواره مطمئن باشید تحت حمایت خداوند هستید و پیوسته به خود بگوئید او با من است و من با او هستم . این جملات را مرتبا با صدای بلند تکرار کنید و به ضمیر ناخودآگاه خود بگوئید با کمک خداوند قادر به انجام همه کارها هستم او بهترین مونس تنهائی من است .

2. ذهن خود را از افکار منفی مایوس کننده و ترسناک خالی کرده و با افراد امیدوار , موفق , شاد و پر انرژی فعال و مثبت اندیش معاشرت کنید .

3. از مشکلات زندگی کوه نسازید و سعی کنید مقاوم , استوار و مصمم با آنها روبه رو شوید چون گذشت زمان به شما ثابت می کند که بسیاری از نگرانی های شما درگذشته بی مورد بوده پس از لحظه وحال حداکثر استفاده را ببرید.

4.هر روز پس از بیدار شدن از خواب چند دقیقه وقت خود را به مدیتیشن اختصاص دهید چون سکوت به ذهن استراحت و تعادل می دهد و داشتن ذهن آرام تنها داروی مورد نیاز جسم سالم است .

5.اوقات فراغت خود را با افرادی که از صمیم قلب دوستشان دارید بگذرانید و به طبیعت زیبا بروید و از نغمه پرندگان . زیبائی گل ها . گیاهان لذت ببرید .

6. از ورزش و پیاده روی و گوش دادن به موزیک های آرام بخش و تجسم مناظر زیبا و یادآوری خاطرات شیرین و کلمات دلنشین در ذهن خود غافل نشوید

7.راز تمام موفقیت ها از آرامش ذهن بر می خیزد پس بدانید آنچه آینده بود حال است و آنچه حال است گذشته می شود پس نگرانی چرا ؟؟؟؟؟؟؟

 

يازده نكته مهم در خوشحالي

هــر فـردی درزنـدگی خـود روزهـایی را تجربه نموده که برایش خوشایندنبوده است. اما ناخرسندی مزمن میتواند سلامتی، شغل و روابط شما را تحت تاثیر قرار دهد...

 هـر فـردی درزنـدگی خـود روزهـایی را تجربه نموده که برایش خوشایندنبوده است. اما ناخرسندی مزمن میتواند سلامتی، شغل و روابط شما را تحت تاثیر قرار دهد.بجزهـرگونه مشکـلات پزشکی یا افسردگی های بلندمـدت که نیازمند تجویزهای طبی و مساعدت حرفه ای می باشند، می توانـیـد مـیزان خوشحالی خود را کنترل نمایید
بـه خـوشـحال بـودن فـکر کـنـیــد تا احساس و ظاهر بهتری بدست آورید. دراین قسمت نکته های وجود دارند که شما را در این کار یاری می نمایند:1.خوش بین باشید
بـه زنـدگی با دیـدی مثـبـت نگـاه کـنـید تـا خـود را بـه دلیل احساس انرژی و خوشحالی بسیار زیادی کـه نصیبتان خواهـد شد، متعجب سازید. بـه یاد داشته باشید که افراد شاد و مثبت بیشتر می توانند دیگران را مجذوب خود کنند.2. دید وسیعی داشته باشید
اجازه ندهید مسائل کوچک شما را آشفته نمایـد. بـرای رسیـدن بـه هـدف خـود پـایدار و مـقاوم باشید، خـواه آن هـدف ریاست، پرداخت رهن و یا یک ازدواج طولانی مدت باشد. در ایـن راه بـا موانـعی مواجه خواهید شد؛ به سرانجام و پـاداش تلاشـتان فکر کـرده و از ناخرسندی بخاطر مسائل کم اهمیت دوری نمایید. 3. سپاسگزار باشید
از دیگران قدردانی کنید. از همکار خود بخاطر کمکش بشما تشکر کرده و بدلیل موفقیت در انـجـام کـارش بـه او تـبریک بـگویید. بـه خدمتکاری که صبحانه شما را برایتان می آورد کـلمـه ای محـبت آمیـز بیان کنید. به شخص درمانده ای کـه در خـیـابان از مـقـابـلـش رد میشوید، چند سکه کمک نموده و از اینکه زندگی مسرت بخشی دارید شکرگزار باشید

ادامه نوشته

مهمترين عوامل خطر در محيط كار

هر ساله میلیون‌ها سانحه صنعتی در سرتاسر جهان به وقوع می‌پیوندد. بعضی از این حوادث مرگ‌آور و بقیه به درجات مختلف موجب نقص عضو افراد می‌شوند. هر سانحه باعث رنج و عذاب فرد، خانواده و اطرافیان او می‌شود و علاوه بر آن، موجب از دست رفتن وقت و سرمایه قابل توجه می‌گردد. این مشکل در کشورهای در حال توسعه جدی‌تر است. بنابراین، لازم است مساله پیشگیری از سوانح و ایمنی افراد در محیط کار مورد توجه جدی مدیریت سازمان‌ها قرار گیرد. در بیشتر کشورهای صنعتی پیشرفته، قوانین، مقررات، روش‌ها و شیوه‌های ایمن ساختن کارکنان از سوانح و حوادث، به میزان قابل توجهی تدوین و آموزش داده می‌شود و در رابطه با آن نیز کمیته‌های ایمنی کار تشکیل می‌شود. 1

علل حوادث شغلی

  به طور کلی می‌توان یک سانحه شغلی را به عنوان مجموعه یا سلسله رویدادهایی تعریف کرد که منتهی به نتایج زیان‌بار می‌گردد. قبل از ذکر علل ایجاد تصادفات و سوانح باید گفت که هر سانحه‌ای منجر به ایجاد تلفات، خسارات و ضایعه‌های انسانی نمی‌شود. چه‌بسا روزانه تصادفاتی در کارخانجات اتفاق افتد و باعث از بین رفتن وسائل و تجهیزات گران‌قیمت شود بدون اینکه برای کارکنان اتفاقی بیافتد، اما بدون شک همه تصادفات و سوانح این‌طور نیستند. بنابراین اگر سانحه‌ای باعث ایجاد ضایعات انسانی نشود نباید آن را بی‌اهمیت تلقی نمود، بلکه طرح‌های ایمنی به طور کلی باید در جهت کاهش میزان سوانح تجهیز شوند. برای جلوگیری از تصادفات و سوانح باید ابتدا عامل به وجود آوردن آنها را شناخت. البته به لحاظ متفاوت بودن شرایط کار حکم ثابت و مشابهی در شناخت علل ایجاد تصادفات نمی‌توان داد. (2) معمولا علل جراحات و حوادث شغلی در سه طبقه یعنی؛ عوامل انسانی یا اعمال ناایمن، عوامل محیطی یا شرایط ناایمن و عوامل سازمانی یا مدیریت ناکارآمد مورد بررسی قرار می‌گیرند.

 عوامل انسانی

  بیشتر صاحبنظران امور ایمنی و مدیران، خوب می‌دانند که غیرممکن است تنها از طریق ایجاد شرایط سالم(کم کردن شرایط ناسالم) مانع بروز حوادث شد. افراد موجب حوادث می‌شوند و هیچ‌کس نتوانسته است راهی مطمئن برای جلوگیری کامل از "عملیات ناسالم" بیابد. در مورد اینکه یک نفر به شیوه‌های ناامن عمل می‌کند، هیچ توجیه و توضیحی وجود ندارد. در برخی از حالت‌ها، امکان دارد شرایط کار موجب شود که زمینه برای عملیات ناسالم یا مخاطره‌آمیز فراهم شود، مانند کارکنانی که تحت فشار زیاد روانی کار می‌کنند یا کسانی که بر این باورند که تحت فشار زیاد قرار گرفته‌اند تا کارها را با سرعت زیاد انجام دهند. کسانی که معتقدند جو حاکم بر سازمان به گونه‌ای است که بیشتر به تولید، بهره‌وری و سود توجه می‌شود(و نه رعایت نقاط ایمنی)؛ به روشی ناسالم یا مخاطره‌آمیز عمل می‌کنند و این در حالی است که خوب می‌دانند چه کار می‌کنند. گاهی کارکنان، آموزش مناسب ندیده‌اند تا به روشی سالم و بی‌خطر  کار کنند؛ بعضی از شرکت‌ها به کارکنان شیوه‌های کار کردن(روش‌های سالم و بی‌خطر) را نمی‌آموزند و اغلب کارکنان با شیوه یا روش مخصوص خود(که اغلب روشی نامناسب است) کارها را انجام می‌دهند. از سوی دیگر، اغلب نوع نگرش، شخصیت و مهارت‌های فرد موجب رفتار نادرست می‌شود. ویژگی‌های شخصی(شخصیت، انگیزه، مهارت فرد در حرکت و ...) موجب تقویت و تشدید رفتارهای خاص می‌شود، مانند تمایل به خطرپذیری یا داشتن نگرشی نامطلوب. تجربه و اطلاعات نشان می‌دهد که برای بعضی از کارکنان، سانحه و حادثه بیشتر پیش می‌آید. این دسته از کارکنان را اشخاص مستعد ایجاد سانحه می‌گویند. البته علت یا علل این خصوصیت در اشخاص مختلف است. گاه به بی‌دقتی و بی‌نظمی آنها مربوط می‌شود، گاهی مسائل روانی باعث آن می‌گردد و گاه مسائل خانوادگی و غیره.3

 

 .............«ادامه