مهمترين عوامل خطر در محيط كار
هر ساله میلیونها سانحه صنعتی در سرتاسر جهان به وقوع میپیوندد. بعضی از این حوادث مرگآور و بقیه به درجات مختلف موجب نقص عضو افراد میشوند. هر سانحه باعث رنج و عذاب فرد، خانواده و اطرافیان او میشود و علاوه بر آن، موجب از دست رفتن وقت و سرمایه قابل توجه میگردد. این مشکل در کشورهای در حال توسعه جدیتر است. بنابراین، لازم است مساله پیشگیری از سوانح و ایمنی افراد در محیط کار مورد توجه جدی مدیریت سازمانها قرار گیرد. در بیشتر کشورهای صنعتی پیشرفته، قوانین، مقررات، روشها و شیوههای ایمن ساختن کارکنان از سوانح و حوادث، به میزان قابل توجهی تدوین و آموزش داده میشود و در رابطه با آن نیز کمیتههای ایمنی کار تشکیل میشود. 1
علل حوادث شغلی
به طور کلی میتوان یک سانحه شغلی را به عنوان مجموعه یا سلسله رویدادهایی تعریف کرد که منتهی به نتایج زیانبار میگردد. قبل از ذکر علل ایجاد تصادفات و سوانح باید گفت که هر سانحهای منجر به ایجاد تلفات، خسارات و ضایعههای انسانی نمیشود. چهبسا روزانه تصادفاتی در کارخانجات اتفاق افتد و باعث از بین رفتن وسائل و تجهیزات گرانقیمت شود بدون اینکه برای کارکنان اتفاقی بیافتد، اما بدون شک همه تصادفات و سوانح اینطور نیستند. بنابراین اگر سانحهای باعث ایجاد ضایعات انسانی نشود نباید آن را بیاهمیت تلقی نمود، بلکه طرحهای ایمنی به طور کلی باید در جهت کاهش میزان سوانح تجهیز شوند. برای جلوگیری از تصادفات و سوانح باید ابتدا عامل به وجود آوردن آنها را شناخت. البته به لحاظ متفاوت بودن شرایط کار حکم ثابت و مشابهی در شناخت علل ایجاد تصادفات نمیتوان داد. (2) معمولا علل جراحات و حوادث شغلی در سه طبقه یعنی؛ عوامل انسانی یا اعمال ناایمن، عوامل محیطی یا شرایط ناایمن و عوامل سازمانی یا مدیریت ناکارآمد مورد بررسی قرار میگیرند.
عوامل انسانی
بیشتر صاحبنظران امور ایمنی و مدیران، خوب میدانند که غیرممکن است تنها از طریق ایجاد شرایط سالم(کم کردن شرایط ناسالم) مانع بروز حوادث شد. افراد موجب حوادث میشوند و هیچکس نتوانسته است راهی مطمئن برای جلوگیری کامل از "عملیات ناسالم" بیابد. در مورد اینکه یک نفر به شیوههای ناامن عمل میکند، هیچ توجیه و توضیحی وجود ندارد. در برخی از حالتها، امکان دارد شرایط کار موجب شود که زمینه برای عملیات ناسالم یا مخاطرهآمیز فراهم شود، مانند کارکنانی که تحت فشار زیاد روانی کار میکنند یا کسانی که بر این باورند که تحت فشار زیاد قرار گرفتهاند تا کارها را با سرعت زیاد انجام دهند. کسانی که معتقدند جو حاکم بر سازمان به گونهای است که بیشتر به تولید، بهرهوری و سود توجه میشود(و نه رعایت نقاط ایمنی)؛ به روشی ناسالم یا مخاطرهآمیز عمل میکنند و این در حالی است که خوب میدانند چه کار میکنند. گاهی کارکنان، آموزش مناسب ندیدهاند تا به روشی سالم و بیخطر کار کنند؛ بعضی از شرکتها به کارکنان شیوههای کار کردن(روشهای سالم و بیخطر) را نمیآموزند و اغلب کارکنان با شیوه یا روش مخصوص خود(که اغلب روشی نامناسب است) کارها را انجام میدهند. از سوی دیگر، اغلب نوع نگرش، شخصیت و مهارتهای فرد موجب رفتار نادرست میشود. ویژگیهای شخصی(شخصیت، انگیزه، مهارت فرد در حرکت و ...) موجب تقویت و تشدید رفتارهای خاص میشود، مانند تمایل به خطرپذیری یا داشتن نگرشی نامطلوب. تجربه و اطلاعات نشان میدهد که برای بعضی از کارکنان، سانحه و حادثه بیشتر پیش میآید. این دسته از کارکنان را اشخاص مستعد ایجاد سانحه میگویند. البته علت یا علل این خصوصیت در اشخاص مختلف است. گاه به بیدقتی و بینظمی آنها مربوط میشود، گاهی مسائل روانی باعث آن میگردد و گاه مسائل خانوادگی و غیره.3
.............«ادامه